سیاست انرژی ترامپ در قبال ونزوئلا و سودای تغییر با توسل به زور
146 Views

سیاست انرژی ترامپ در قبال ونزوئلا و سودای تغییر با توسل به زور

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید با تشدید سیاست‌های فشار حداکثری علیه ونزوئلا همراه شد. این سیاست‌ها، که بر پایه استقلال انرژی آمریکا و استفاده از انرژی به عنوان اهرم فشار طراحی شده‌اند، نه تنها به دنبال تضعیف دولت نیکلاس مادورو هستند، بلکه بازتابی از رویکردهای استعمارگرایانه ایالات متحده در قبال کشورهای مستقل به شمار می‌روند.
یکی از محورهای کلیدی سیاست دولت ترامپ، دستیابی به استقلال انرژی برای ایالات متحده بود. با افزایش تولید نفت شیل و تبدیل آمریکا به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان انرژی در جهان، این کشور توانست وابستگی خود به واردات نفت از جمله از ونزوئلا و خاورمیانه را کاهش دهد.
این تحول، به واشنگتن جسارت بیشتری در اعمال سیاست‌های تهاجمی علیه کشورهای تولیدکننده نفت که با سیاست‌های آمریکا همسو نبودند، بخشید. در مورد ونزوئلا، که دارای بزرگترین ذخایر اثبات‌شده نفت جهان است، این استقلال به دولت ترامپ اجازه داد تا بدون نگرانی شدید از اختلال در بازار داخلی انرژی آمریکا، تحریم‌های گسترده‌ای را علیه صنعت نفت این کشور وضع کند.
دولت ترامپ به وضوح از انرژی به عنوان اهرم فشار انرژی علیه دولت نیکلاس مادورو در ونزوئلا استفاده کرد. از سال ۲۰۱۷ و به ویژه پس از ژانویه ۲۰۱۹ که آمریکا، خوان گوایدو را به عنوان رئیس‌جمهور موقت به رسمیت شناخت، تحریم‌ها علیه شرکت ملی نفت ونزوئلا و بخش‌های مرتبط با آن به شدت تشدید شد.
این تحریم‌ها شامل ممنوعیت واردات نفت ونزوئلا به آمریکا، تحریم‌های ثانویه علیه شرکت‌هایی که با ونزوئلا معامله می‌کردند و مسدود کردن دارایی‌های ونزوئلا در ایالات متحده بود. تحلیل‌های منتشر شده در اواخر ۲۰۲۴ و اوایل ۲۰۲۵ تأکید می‌کنند که این تحریم‌ها اگرچه به فروپاشی اقتصادی ونزوئلا و کاهش شدید تولید نفت این کشور (از بیش از ۲ میلیون بشکه در روز به زیر یک میلیون بشکه) منجر شد، اما نتوانست به هدف اصلی خود یعنی سرنگونی دولت مادورو دست یابد. [1]
این فشارها در دور دوم ریاست جمهوری ترامپ ادامه داشته و وی با صدور فرمان اجرایی ۱۴۲۴۵، بر تمامی کالاهای وارداتی از کشورهایی که نفت ونزوئلا را خریداری می‌کنند، تعرفه ۲۵ درصدی اعمال کرده است.
سیاست‌های ترامپ نشان‌دهنده تمایل به تغییر رژیم در ونزوئلا از طریق فشارهای اقتصادی و تهدیدات ضمنی نظامی است. اگرچه تاکنون اقدام نظامی مستقیمی صورت نگرفته، اما استفاده از ابزارهایی مانند تحریم‌های شدید، تهدید به اقدامات نظامی و حمایت از مخالفان داخلی، نشان‌دهنده رویکردی است که تغییرات سیاسی در ونزوئلا را از طریق توسل به زور دنبال می‌کند.
سیاست‌های ترامپ در قبال ونزوئلا، بازتابی از رویکردهای استعمارگرایانه سنتی ایالات متحده در آمریکای لاتین است. استفاده از تحریم‌ها، تهدیدات اقتصادی و حمایت از گروه‌های مخالف، ابزارهایی هستند که در گذشته نیز برای مداخله در امور داخلی کشورهای مستقل به کار گرفته شده‌اند. این رویکرد، نه تنها استقلال سیاسی کشورها را تهدید می‌کند، بلکه باعث بی‌ثباتی منطقه‌ای می‌شود.[2]
سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ونزوئلا پیامدهای عمیق و چندوجهی در سطح سیاسی و منطقه‌ای داشته است:
بحران انسانی و مهاجرت: فروپاشی اقتصادی ونزوئلا، که تحریم‌های آمریکا آن را تشدید کرد، منجر به یکی از بزرگترین بحران‌های مهاجرتی در نیمکره غربی شده است. میلیون‌ها ونزوئلایی کشور خود را ترک کرده و به کشورهای همسایه مانند کلمبیا، پرو، اکوادور و برزیل پناه برده‌اند، که این امر فشار زیادی بر منابع و خدمات این کشورها وارد کرده است.
تقویت رقبای آمریکا: انزوای ونزوئلا توسط آمریکا، این کشور را به سمت قدرت‌هایی مانند روسیه، چین و ایران سوق داده است. این کشورها با ارائه کمک‌های مالی، نظامی و فنی به دولت مادورو، نفوذ خود را در منطقه افزایش داده‌اند و به نوعی تحریم‌های آمریکا را دور زده‌اند. این امر به پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی در منطقه افزوده است.
شکاف در میان کشورهای منطقه: سیاست سختگیرانه آمریکا در قبال ونزوئلا، باعث اختلاف نظر در میان کشورهای آمریکای لاتین شده است. در حالی که برخی دولت‌های راست‌گرا از این سیاست حمایت کرده‌اند، دیگران آن را مداخله‌جویانه و ناقض حقوق بین‌الملل دانسته‌اند. این شکاف، تلاش‌ها برای دستیابی به یک راه‌حل منطقه‌ای برای بحران ونزوئلا را دشوارتر کرده است.
تضعیف نهادهای چندجانبه: رویکرد یکجانبه‌گرایانه دولت ترامپ و بی‌اعتنایی به نهادهایی مانند سازمان ملل متحد و سازمان کشورهای آمریکایی در پیشبرد سیاست خود در قبال ونزوئلا، به تضعیف این نهادها و کاهش اثربخشی آنها در حل بحران‌های بین‌المللی منجر شده است. [3]
دولت ونزوئلا، سیاست‌های ترامپ را به عنوان جنگ اقتصادی توصیف کرده و اعلام کرده است که به دنبال گسترش همکاری‌های نفتی با کشورهایی مانند چین، روسیه است. این کشورها نیز با محکوم کردن تحریم‌های آمریکا، حمایت خود را از ونزوئلا اعلام کرده‌اند. این واکنش‌ها نشان‌دهنده شکاف فزاینده بین ایالات متحده و سایر قدرت‌های جهانی در قبال سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا است.
در نتیجه سیاست انرژی ترامپ در قبال ونزوئلا، نمونه‌ای بارز از استفاده از انرژی به عنوان ابزار فشار سیاسی و اقتصادی است. این رویکرد، با تأکید بر استقلال انرژی آمریکا و اعمال تحریم‌های شدید، تلاش می‌کند تا تغییرات سیاسی در ونزوئلا را از طریق توسل به زور محقق سازد. با این حال، این سیاست‌ها نه تنها با واکنش‌های منفی داخلی و بین‌المللی مواجه شده‌اند، بلکه خطر بی‌ثباتی منطقه‌ای و افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی را نیز به همراه دارند.
 
 نویسنده: محمدصالح قربانی


[1] https://energynews.pro/en/trump-and-maduro-the-energy-struggle-redefining-us-venezuela-relations/?utm_source=chatgpt.com


[2] https://www.brookings.edu/articles/trump-has-big-plans-for-climate-and-energy-policy-but-can-he-implement-them/


[3] https://www.ofcs.it/internazionale/analyzing-venezuelas-oil-industry-a-u-s-policy-imperative/?utm_source=chatgpt.com#gsc.tab=0
کلیدواژه‌ها:
نظری برای این مطلب ثبت نشده است.
نظر
ارسال نظر برای این مطلب